وادی خاموشان

بخش دهم

عاقبت منزل ما وادی خاموشان است

حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز

حدود یک ایستگاه نزدیک آپارتمان ما، گورستان بزرگ و باصفای «بوسئو» با دار و درخت فراوان و انبوه و دیوارهای بالابلندش، غمگنانه جلوه‌گری می‌کند. روزهای اول فکر می‌کردم اینجا پارک بزرگی است. امروز گفتم بروم هم سری به ساکنان وادی خاموشان بزنم و به این همسایگان بی‌سروصدا و بی‌آزار، ادای احترام کنم و هم ببینم گورستان در اروگوئه چگونه است و چه تفاوت‌هایی با آرامگاه‌های ما دارد.

در نگاه نخست، دار و درخت فراوان و باشکوه و باران خورده و دل سپرده به آواز نغز پرندگان که به زبان اسپانیاییِ سلیس چه‌چه می‌زنند و در همسایگی مرگ، از تپش و جوشش بی‌پایان و زلالِ زندگی دم می‌زنند؛ سپس عظمت قبرهای خانوادگی و سردیس‌ها و مجسمه‌های بسیار زیبا و هنرمندانه جلب توجه می‌کنند. دیگر اینکه تنها نام فرد یا افرادِ درگذشته و تاریخ درگذشتِ آنان بر سنگ­های زیبا و خاموش حک شده و خبری از شعر و متن ادبی نیست. قبرهای طبقاتی نیز از دیگر موارد جالب توجه است.

اگر دوست داشتید، فیلم کوتاهی را که از این گورستان گرفته­ام ببینید.

نقش پای رفتگان، هموار سازد راه را

مرگ را داغ عزیزان، بر من آسان کرده‌است

بهادر باقری