طوفانهای هولناکِ اروگوئه
بخش یازدهم
یکی از ویژگیهای آب و هوایی اینجا، بادها یا بهتر بگویم طوفانهای بسیار شدید و هولناکی است که هرازگاه از سوی اقیانوس اطلس میوزد؛ ساعتها زوزه میکشد؛ زمین و زمان را درمینوردد؛ های و هویی دیدنی و شنیدنی برپا میکند؛ خرمن خرمن آب بر سر و روی شهر میپاشد و کاروبار مردم را تا حد زیادی مختل میکند. گویی در متن و بطن «صدسال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز هستی و طوفان هشتادروزۀ آن را شاهدی. این بادها چندان شدید و قدرتمند است که به نسبتِ شدت و حدت آن، دولت، سه وضعیت زرد، نارنجی یا قرمز اعلام میکند. در روزهایی که وضعیت قرمز است، شهر کلاً تعطیل میشود؛ چون امکان شکستن شاخههای درختان و سقوط اشیاء بر سر مردم فراوان است. در بیشتر موارد، این طوفانِ بیامان و خروشان، با باران یا رگبار شدید و مِه غلیظ، رازآمیز و شورانگیز همراه است. شاید فیلمی دیده باشید که پلیس اروگوئه درعرض خیابان، طناب میکشد تا مردم گرفتار طوفان بویژه سالمندان با کمک آن، بتوانند از عرض خیابان بگذرند.
امروز جمعه، از صبح شاهد چنین طوفان زیبا و حیرتانگیزی هستیم. موجهای کف بر لب و برهم کوبِ پریشانِ اقیانوس اطلسِ ناآرام هم دیدنی است و معجونی از هیبت و حیرت فراروی آدم مینهد. تور عروس است؟ کولاک برف رقصان و موجاموج است؟ موجفرشِ مرواریدرنگِ اهدایی از جانب جناب اقیانوس است؟ احساس میکنی الآن حضرت اقیانوس برمیخیزد و قد برمیافرازد و میآید کنار کامپیوترت ببیند در بارهاش چه افاضاتی داری تایپ میکنی!
باری، فیلمبرداری در چنین موقعیتی دشوار و خطرناک است؛ آن هم وقتی طوفان، شدیدترین حالتِ جلالت مآبِ خود را دارد و میتواند خیلی راحت، آدم یا دست کم موبایلش را به پایین پرت کند و البته فیلم هیچگاه، هیچگاه حق مطلب را ادا نمیکند؛ اما فیلم کوتاهی با احتیاط و ترس از تراس آپارتمانمان گرفتهام تا شما را در لذت و حیرت این طوفان همراه کنم.
روبه رو اقیانوس است و در سمت راست، جایی که بسیار سرسبز و زیباست، همان گورستانی است که دیروز در بارهاش صحبت کردم. در این فیلم صحبت نکردهام چون صدای طوفان آنقدر شدید است که صدای من و ما و آنها در آن گم میشود. اینجا باید سکوت کرد. نوبت خلسه است و خلاص و اخلاص!
حالت قطره بود و اقیانوس!
دکتر بهادر باقری